آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا
آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

چون قوم بنی اسد رسیدند یک دشت تمام کشته دیدند

آهنگ یک دشت کشته صادق آهنگران

 

چون قوم بنی اسد رسیدند

یک دشت تمام کشته دیدند

صحرا همه لاله زار گشته

یک کشته دوصد هزار گشته

یک کشته دوصد هزار گشته

باغی گل و سرو بار داده

گل ریخته سروها فتاده

صحرا تن کشته سر به سر بود

از تن سر کشته در به در بود

از تن سر کشته در به در بود

گفتند که یارب این چه حالست

این واقعه خواب یا خیال است

این واقعه خواب یا خیال است

این جسم بریده سر کدام است

تا کیست پسر پدر کدام است

اینان که ز سر گذشتگانند

می آدمیان فرشتگانند

کر آدمی است چه سر ندارند

بر خود ملک است چه پر ندارند

بر خود ملک است چه پر ندارند

*************

دفن شهدای کربلا

یا سیدناالعریان

چون قوم بنی اسد رسیدند ---- یک دشت، تمام کشته دیدند

شه کشته همه سپاه کشته ----  یک طایفه بی گناه کشته

صحرا همه لاله زار گشته ----  یک کُشته دو صد هزار گَشته

***

گفتند که یا رب این چه حال است؟ ---- این واقعه خواب یا خیال است؟

اینان که ز سر گذشتگانند ---- نِی آدمیان ، فرشتگانند

گر آدمی ، از چه سر ندارند؟ ---- ور خود ملک از چه پَر ندارند؟

این جسم بریده سر، کدام است؟ ---- تا کیست پسر ، پدر کدام است؟

ماندند به کار ِ خویش حیران ---- یک چاک به دل، یکی به دامان

کز دور بلند گشت گَردی ---- آمد ز میانِ گَرد، مَردی

***

دیدند به ره ، شتر سواری ---- خورشید وشی، نقاب داری

پیش آمد و زار زار بگریست ---- چون ابر به نوبهار بگریست

***

رفتند و به هر طرف دویدند ---- هر یک بدنی به بَر کشیدند

بردند تنی به پیش رویش ---- جسمی شده چاک چار سویش

تن کوفته، سینه چاک گشته ---- نارفته به خاک ، خاک گشته

گفتند که این شکسته تن کیست؟ ---- این نوگل چاک پیرُهن کیست؟

گفت این تن قاسم ِ فکار است ---- پور ِ حسن است و نامدار است

***

دیدند تنی چو نو نهالی ---- بر خاک فتاده پای مالی

پیکان به برش، به سر نشسته ---- تیر آمده تا به پر نشسته

شمشیر گرفته در دلش راه ---- از سینه دریده تا تهیگاه

گفت این گُل ِ گُلشن ِ امام است ---- فرزند حسین تشنه کام است

***

جمعی دگر آمدند جوشان ---- رخساره پُر آب و دل خروشان

گفتند تنی به پایِ آب است ---- کآب از لبِ خشک او کباب است

گفت این تن ِ میر ِنامدار است ---- عباس ِ دلیر نامدار است

***

میگفت ز هر تنی نشانی ---- گِردَش همگی به نوحه خوانی

هرگوشه نشان ز شاه میجُست ---- از خیل ِ ستاره ماه میجُست

تا بر تن شه گذارش افتاد ---- رفت از خود و در کنارش افتاد

(داوری شیرازی)