آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا
آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

پرسش : فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در چه سالی متولد شد؟

ولادت فاطمه زهرا(س)

پرسش : فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در چه سالی متولد شد؟

پاسخ اجمالی:

پاسخ تفصیلی: در مورد این که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در چه سالی به دنیا آمده، بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد؛ یک قول آن مورد قبول علمای فریقین (شیعه و سنی) است که ولادت حضرت را مربوط به بعد از بعثت می دانند و به اصطلاح قول مشهور هم همین است. و قول دیگر که عده ای از علمای اهل سنت آن را نقل کرده اند، این است که ولادت حضرت قبل از بعثت می باشد.

در اینجا به این اقوال اشاره می کنیم:

قول اول: علمای شیعه و عده ای از علمای اهل سنت ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بعد از بعثت می دانند. در تایید این قول روایاتی وجود دارد. که به دلیل اختصار به بعضی از آنها اشاره مى‏ کنیم:

الف) ابن شهر آشوب مى‏ نویسد: فاطمه زهرا(علیها السلام) پنج ‏سال بعد از بعثت، و در روز بیستم از جمادى الثانى همان سال متولد گردید، که مصادف با سه سال پس از وقوع معراج می باشد. آنگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) هشت ‏سال به همراه پدر گرامیش در مکه زیست و سپس به مدینه مهاجرت کرد، و عمر شریفش در زمانى که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از دنیا رفت، هجده سال و هفت ماه بود، و بعد از رحلت پدرش 75 روز بیشتر زندگى نکرد.(1)

ب) یعقوبی هم در تاریخ خود می نویسد: رسول خدادر بیست و پنج سالگی با خدیجه(سلام الله علیها) دختر خویلد ازدواج کرد که از او صاحب فرزندانی به نام: قاسم و رقیه و زینب و ام کلثوم که پیش از بعثت متولد شدند؛ و فاطمه و عبد الله که طیب و طاهر نام گرفت پس از بعثت و در اسلام ولادت یافتند(2).

ج) در کتاب «دَلَایِلِ الْاِمَامَهِ»، محمد بن جریر طبری امامی از امام صادق(علیه السلام) آمده: « وُلِدَتْ فَاطِمَهُ فِی جُمَادَى الْآخِرَهِ الْیَوْمَ الْعِشْرِینَ مِنْهَا سَنَهَ خَمْسٍ وَ اَرْبَعِینَ مِنْ مَوْلِدِ النَّبِیِّ(صلی الله علیه و آله) ...». امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «فاطمه در بیستم جمادی الثانی سال چهل و پنجم از ولادت پیامبر(صلی الله علیه و آله) متولد شد ...»(3).

د) حاکم با استناد به امام جعفر صادق(علیه السلام) پذیرفته است: «فاطمه در ۲۱ سالگی درگذشت و هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) ۴۱ سال داشت به دنیا آمد»(4).

قول دوم: که تاریخ ولادت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را قبل از بعثت بیان می کند، قول عده ای از علمای اهل سنت می باشد، که دارای اختلافات فراوانی است.

که به آن اشاره می کنیم:

الف) حداقل تاریخی که در مورد ولادت فاطمه(سلام الله علیها) ذکر کرده اند، و قول مشهور میان مورخین اهل سنت هم است، سال پنجم قبل از مبعث، همزمان با سال تجدید بناء کعبه می باشد،(5) که بر طبق این قول، سنّ حضرت(سلام الله علیها) هنگام وفات باید 28 سال بوده باشد.(6)

ب) حداکثر تاریخی که در مورد ولادت فاطمه(سلام الله علیها) بیان شده 12 سال قبل از بعثت است که بدین ترتیب عمر حضرت(سلام الله علیها) به هنگام وفات به 35 سال می رسد! (7)

ج) برخی نیز وفات حضرت را در 25 سالگی ذکر کرده اند که بنابر این قول ولادت 2 سال قبل از بعثت خواهد بود.(8)

د) عده ای هم 6 سال پیش از بعثت شمرده اند؛ که وفات حضرت در سن 29 سالگی قرار می گیرد.(9)

و) بعضی آن را سال هفتم قبل از مبعث دانسته اند که بنابراین سنّ حضرت(سلام الله علیها) هنگام شهادت 30 سال خواهد بود.(10)

آنچه گذشت اشاره ای اجمالی به نظرات مطرح شده درباره تاریخ ولادت فاطمه(سلام الله علیها) بود.

اما اینکه کدام یک از دو قول یاد شده به واقع نزدیکتر است پرسشی است که در این بخش به اجمال به آن می پردازیم.

در جواب باید گفت:

اولاً: روایاتی که از منابع اهل سنت رسیده، دارای اختلاف و تناقضاتی است که این خود موجب ضعف آنها می شود.

ثانیاً: در موارد متعددی از متون تاریخی و روایی گزارش شده است که بعضی از فرزندان خدیجه(سلام الله علیها)، بعد از مبعث متولد شده اند (11) و می دانیم که حضرت زهرا(سلام الله علیها)، آخرین فرزند خدیجه(سلام الله علیها) بوده است. لذا می توان بنا بر این نظریه اقوال قبل از بعثت را رد کرد، چنانکه ابن عبدالبرّ نیز همین را در کتاب استیعاب در شرح حال خدیجه(سلام الله علیها) آورده است.

ثالثا: این موضوع را بسیاری از محدثین و مورخین اهل سنت نیز آورده اند که انعقاد بارداری حضرت خدیجه(سلام الله علیها) بعد از آن بود که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در معراج از میوه بهشتی میل نمود(12).

همچنانکه حاکم نیشابوری در مستدرک خود از سعد بن مالک نقل مى‏ کند: رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اتانی جبرییل بسفرجله من الجنه فاکلتها لیله اسرى بی فعلقت‏ خدیجه بفاطمه فکنت اذا اشتقت الى رایحه الجنه شممت رقبه فاطمه»؛ (در آن شبى که به معراج برده شدم، جبرییل گلابى از بهشت ‏برایم آورد. آن را خوردم و خدیجه به فاطمه حامله شد، پس هر وقت مشتاق بوى بهشت‏ مى‏ شوم، گردن فاطمه را مى ‏بویم).

(13) طبق این روایت به صراحت بیان می شود که ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بعد از بعثت بوده است؛ چرا که پیامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از بعثت به معراج رفتند و این هیچ جای انکار نیست.

ابوبکر بغدادى به سند خود از عایشه نقل مى‏ کند که گفت: «به رسول خداعرض کردم: اى رسول خداچرا وقتى فاطمه (علیها السلام) به حضور شما مى‏ رسد، او را مى‏ بوسى و به او احترام ویژه مى‏ گذارى؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «نعم یا عایشه! انی لما اسری بی الى السماء ادخلنی جبرییل الجنه فناولنی منها تفاحه فاکلتها فصارت نطفه فی صلبی، فلما نزلت واقعت ‏خدیجه ففاطمه من تلک النطفه، و هی حوراء انسیه، کلما اشتقت الى الجنه قبلتها»؛ (آرى اى عایشه! هنگامى که به معراج رفتم جبرییل مرا به بهشت‏ برد و از سیب بهشتى به من داد و من خوردم و همان سیب تبدیل به نطفه ‏اى در صلب من شد و چون به زمین آمدم با خدیجه بودم که فاطمه را حامله شد. فاطمه، حوراى انسیه است. هر گاه مشتاق بهشت مى‏ شوم،دخترم فاطمه را مى‏ بوسم).(14)

رابعاً: به مصداق «اهلُ البیت اَدْری بِما فِی البیتِ» طبیعت چنین قضایایی ایجاب می کند که گفته فرزندان و نزدیکان خود حضرت(سلام الله علیها) ملاک قرار گیرد، و چنانچه مفاد آن در روایت وارده از اهل بیت(علیهم السلام) ذکر شد تولد حضرت زهرا پس از بعثت می باشد.

خامساً: روایتی از مسلم آمده که اثبات می کند تولد حضرت زهرا پس از بعثت بوده، روایت این چنین است: ابوجهل بر سر رسول الله(صلی الله علیه و آله) در حال سجده شکم دان گوسفند ریخت. یک نفر فاطمه را خبرکرد. فاطمه که در آن هنگام دخترک کم سن و سالی بیش نبود، آمد و صورت پدر را پاک نمود و مشرکان را نفرین کرد(15).

این واقعه پس از درگذشت ابوطالب؛ یعنی در سال های یازده و سیزده پس از بعثت بود. در روایت، حضرت دخترکی کم سن و سال توصیف شده که بیانگر خردسالی وی است و گواه ولادت ایشان پس از بعثت می باشد. اگر حضرت، پنج سال پیش از بعثت زاده شده بود، می بایست در آن هنگام، شانزده تا هیجده سال داشته باشد، که در این صورت وصف «دخترکی کم سن و سال » گفته نمی شد.

حال ممکن است این اشکال وارد شود که اگر حضرت زهرا(سلام الله علیها) در سال پنجم بعثت به دنیا آمده است، و حضرت خدیجه هم در چهل سالگی با پیامبر(صلی الله علیه و آله) که 25 ساله بوده اند ازدواج کرده باشد، باید پذیرفت که جناب خدیجه در سن 59 سالگی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را به دنیا آورده است در حالی که حدّ اکثر سن بارداری زنان 50 سالگی است و این یک امر بعید به نظر می رسد.

در جواب از این اشکال باید گفت:

اولا: این امر محالی نیست، چرا که زنان قریش در سن 60 سالگی یایسه می شوند.

ثانیا: اگر نخواهیم حضرت خدیجه(سلام الله علیها) را به عنوان فردی استثنایی ذکر کنیم برای رفع استبعاد بارداری در چنین سنینی، یادآور می شویم که قرآن کریم بعد از اینکه به سارا همسر ابراهیم(علیه السلام) بشارت ولادت اسحاق(علیه السلام) و یعقوب(علیه السلام) را می دهد، از زبان وی که از روی تعجب سخن می گفت، نقل می کند که: «قالت یا وَیْلَتی ا الِد و انا عجوز و هذا بعلی شیخا»؛(16) (گفت: ای وای! آیا من دارای فرزند می شوم در حالی که پیرم و این شوهرم نیز مسنّ است!)

بنابراین، این اشکال باتوجه به آیات قرآن و روایات وارد نیست.

لذا آن دسته از اقوالی که ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را قبل از مبعث بیان می کند، قابل قبول نیست و باید آن را ناشی از اشتباه در محاسبه و یا نقل و یا توهم انطباق با یک فرع فقهی و یا علل دیگری دانست.

در نتیجه: ولادت صدیقه طاهره، حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) روز جمعه 20 جمادی الثانی سال پنجم بعثت بوده است، و سن آن بزرگوار، هنگام ازدواج9 سال، و پایان عمر شریفش بنا بر نقل سوم جمادی الثانی سال 11 هجرت، تقریبا 18 سال،17 روز کمتر بوده است.

در پایان باید دید انگیزه اینکه میلاد فاطمه (علیها السلام) را قبل از بعثت با اقوال مختلف نقل کرده‏اند چیست؟ به نظر مى‏رسد از این انگیزه دو هدف دنبال می شود:

1- فضایلى که در مورد ولادت فاطمه زهرا(علیها السلام) در روایات آمده است مبنی بر اینکه نطفه او از میوه بهشتی بسته شده است.(17) و یا اینکه در رحم، با مادرش صحبت می کرده(18)، را خدشه ‏دارکنند.

2- و یا با نقل این تاریخ، این هدف را دنبال ‏کنند که ازدواجعلى(علیه السلام) با فاطمه، از هیچ شان و منزلتى برخوردار نیست و بین علی(علیه السلام) و عثمانفرقی نیست و علی را هم ردیف دیگران قرار دهند.

لذا با توجه به روایات صحیح، این قول که ولادت آن بانوى بزرگوار قبل از بعثت‏ بوده، باطل و بدون دلیل است.

پی نوشت:

(1). مناقب ابن شهر آشوب،ج 3،ص 357.

(2). تاریخ‏ یعقوبى، ترجمه،ج‏1،ص:375.

(3). مراجعه شود به: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏43، ص: 9؛ عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏11، قسم1، فاطمة س، ص 48.

(4). المستدرک، حاکم نیشابوری، ج ۳، ص ۱۷۸، ح ۴۷۶۵ .

(5). تاریخ الخمیس، ج1، ص277؛ ذخائرالعقبی، ص49؛ مقاتل الطالبیین، ص48.

(6). مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص83.

(7). تاریخ الخمیس، ج1، ص277؛ ذخائرالعقبی، ص49؛ مقاتل الطالبیین، ص48.

(8). مشکل الآثار، طحاوی، ج1، ص47.

(9). از جمله مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص83، و تاریخ الخمیس، ج1، ص278، و ذخائرالعقبی، ص52و 26.

(10).  تاریخ الخمیس، ج1، ص278؛ ذخائرالعقبی، ص52.

(11). البدء و التاریخ، ج5، ص16؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص272.

(12). بحارالانوار، ج43، ص3-6؛ تاریخ الخمیس، ج1، ص277؛ ذخائرالعقبی، ص36، و لسان المیزان، ج1، ص134.

(13). مستدرک حاکم،ج 3،ص 169. براى آگاهى بیشتر در این باره ر.ک:احقاق الحق،ج 10،ص 12 به نقل از محاضرة الاوائل،ص 88،میزان الاعتدال،ج 1،ص ؛ مجمع الزوائد،ج 6،ص 202؛ لسان المیزان،ج 5،ص 97؛ ینابیع الموده،ص 197؛ ارجح المطالب،ص 239؛ وسیلة المآل،ص 78.

(14). تاریخ بغداد،ج 5،ص 87؛ ینابیع الموده،ج 2،ص 24؛ احقاق الحق،ج 10،ص 5؛ بحار الانوار، ج 18، ص 315 و 350 و 364 به نقل از تفسیر قمى و علل الشرائع؛ و اخبار الدول، ص 87 و ذخائر العقبى، ص 36؛ و کنز العمّال، ج 30، ص 94 و 14 و 97؛ و مجمع الزوائد، ج 9، ص 202؛ و محاضرات الاوائل، ص 88؛ و مستدرک حاکم، ج 3، ص 156؛ و تلخیص آن به وسیله ذهبى و المطالب السنیه، ص 239؛ و مفتاح النجاح، ص 98 خطّى؛ و مقتل خوارزمى، ص 64؛ و مناقب مغازلى، ص 358؛ و المواهب اللدنیه، ج 2، ص 29؛ و میزان الاعتدال، ج 1، ص 38 و 253 و ج 2، ص 26 و 84 و 97؛ و نزهة المجالس، ج 2، ص 179؛ و نظم درر السمطین، ص 77؛ و وسیلة المآل، ص 78؛ و تاریخ تحقیقى اسلام ،ج‏2،ص،20، این حدیث را با مختصر تفاوتى« سیوطى» در «درّ المنثور» و «طبرى» و «علىّ بن ابراهیم» در تفسیر خود نقل کرده‏ اند. گرچه معروف است که معراج در سال‏هاى آخر توقف پیامبر (صلى الله علیه و آله) در مکه بوده، ولى به طورى که از بعضى روایات استفاده مى‏شود معراج مکرر اتفاق افتاده است، بنابراین منافاتى با تولّد بانوى اسلام در سال پنجم بعثت ندارد.

(15). صحیح مسلم، ص ۳، کتاب الجهاد و السیر، ح ۱۰۷٫

(16). سوره هود، آیه 72.

(17). مستدرک حاکم،ج 3،ص 169. براى آگاهى بیشتر در این باره ر.ک:احقاق الحق،ج 10،ص 12 به نقل از محاضرة الاوائل،ص 88،میزان الاعتدال،ج 1،ص 38،مجمع الزوائد،ج 6،ص 202،لسان المیزان،ج 5،ص 97،ینابیع الموده،ص 197،ارجح المطالب،ص 239،وسیلة المآل،ص 78.

(18). بحار الانوار،ج 43،ص 2. روایت ‏سخن گفتن فاطمه (علیها السلام) با مادرش را برخى از علماى اهل سنت نیز نقل کرده‏اند. براى آگاهى بیشتر ر.ک: عبد الرحمان صفورى شافعى در «نزهة المجالس‏»،ج 2،ص 227»، قندوزى حنفى در«ینابیع الموده‏»،ص 198، حسن بن مولوى در«تجهیز الجیش‏»ص 99، شعیب ابو مدین بن سعد مصرى در«روض الفائق،ص 214. براى توضیح بیشتر در زمینه روایاتى که علماى عامه نقل کرده‏اند،ر.ک:به احقاق الحق،ج 10،ص 12.

    منبع :               

http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=23&lid=0&catid=24214&mid=249838